این متن انتقادی که نویسنده آن ناشناس است، اشاره داشته که مردم ایران مانند زامبی‌ها هیچ هدف و آرزویی ندارند و تنها صبح و شب‌های خود را به هم پیوند می‌زنند.
ادامه مطلب ...
He's playing more and more aggressively as the season goes on.داره بیشتر و بیشتر تهاجمی بازی می کنه
He's been scoring more frequently than any player except Jordan, and
he's been playing the most consistently of the Bulls.
از هر بازیکن دیگه ای به غیر از جردن بیشتر و به تعداد دفعات بیشتری
امتیاز گرفته و ثابت ترین بازی رو تو تیم بولز داشته
یعنی کیفیت خوب بازیشو حفظ کرده و افت نکرده
در واقع کم افت ترین بازی رو داشته
مثال زیر رو ببین
------------
consistent
adjective
1 always happening or doing something in the same way [OPP inconsistent]
• the team's most consistent player
He has been Milan's most consistent (= most consistently good) player
this season.
May God strike me down if I am not telling you the truth!
خدا منو بکشه اگه بهت دروغ بگم! [=دارم بهت راستشو می گم. حرفم رو باور کن.]
the mastermind behind the hijacking
information
on many different subjects that you collect gradually, from reading, television,
etc., rather than detailed information on subjects that you have studied
formally
a general knowledge quiz